زنان و مردان در عرصه رقابت
امتیاز:
از قدیم گفتند که بیشترین سرعت یک اسب را وقتی می توانیم ببینیم که در کنار اسب های دیگر بدود. وقتی اسب های دیگر کنارش می دوند معمولا تندتر و سریعتر می دود. زندگی امروز ما سرشار از رقابت شده است. آدم های بسیاری در کنار ما وجود دارند که می دوند و تلاش می کنند زندگی بهتر و موفق تری داشته باشند. اینجاست که رقابت معنا پیدا می کند. در عصر کشاورزی و صیادی هر کسی به اندازه نیاز خودش و خانواده اش تلاش میکرد. اگر من یک کشاورز بودم مهم نبود که من چقدر محصول بکارم مهم این بود که من به قدری محصول بکارم که زندگی خودم و خانواده ام تامین بشود. همینطور در زمان صیادی. اما عصر صنعتی فضای دیگری را ایجاد کرده است. شما باید سعی کنید که بیشتر و بهتر از دیگران تلاش کنید. اگر من و شما به این رقابت توجه نکنیم به معنای این است که در دنیای امروز عقب می مانیم و عقب ماندن به معنای این است که گاهی اوقات فرصت زندگی کردن مناسب را ازدست می دهیم. رقابت که یک زمانی فقط در مسابقات ورزشی دیده می شد؛ امروزه در تمام جنبه های زندگی ما وجود دارد به نحوی که به نظر میرسد شرط بقا و شرط زندگی کردن بر این مبنا قرار گرفته است و ما باید سعی کنیم بهتر و سریعتر از دیگران بدویم.
واقعیت این است که آدم های اطراف ما وقتی می خواهند توانمندی ما را بسنجند نگاه نمی کنند که ما چند سال تجربه داریم چند سال کار کردیم آنها ما را با دیگران مقایسه می کنند. یک کارگزار بورس ممکن است دکتری سرمایه گذاری داشته باشد و 10 سال سبد گردانی انجام داده باشد، اما وقتی سرمایه من را در یک شب به نصف مقدار قبلی کاهش می دهد دیگر برای من مهم نیست که این چقدر تجربه دارد و مدرکش چیست. فقط به این فکر می کنم کاش سرمایه ام را در اختیار کس دیگری قرار می دادم. می بینید ما آدم ها را در لحظه ای که رقابت میکنیم با هم مقایسه می کنیم. ما کاری به پیشینه و تجربه ایشان نداریم. تمرین خوبه و تجربه خوبه اما در دنیای واقعی ما با کسانی مجبوریم رقابت کنیم که به اندازه ما تجربه و تمرین داشته اند.
واقعیت این است دنیای اطراف ما بر اساس رقابت ساخته شده است، پایه تکامل و موتور دموکراسی بر اساس رقابت است. بازارهای مالی و اقتصادی بر اساس رقابت شکل گرفته اند.که نوآوری در رقابت ریشه دارد. ثروت هم حاصل رقابت موفق است.
هنوز کسانی هستند که احساس می کنند رقابت بار معنایی منفی دارد. کسانی که فکر می کنند رقابت مخرب است و فکر می کنند رقابت باعث از بین رفتن انگیزههای مثبت و دگرخواهانه می شود. قبل از هر چیز باید در این باره صحبت بکنیم. کسانی که رقابت و فضای رقابتی را منفی می دانند. یک موضوع مهم را فراموش می کنند. رقابت قبل از هر چیز نیاز به همکاری دارد. دو تا رقیب هم حداقل باید بر روی قواعد ثابتی برای رقابت توافق کنند. ضمنا بسیاری از رقابت های امروزی به صورت تیمی انجام می شود. پس کسی می تواند موفق بشود که در درون تیم خودش روحیه همکاری و کار تیمی را پرورش بدهد. رقابت سالم بدون همکاری و تعامل با دیگران امکان پذیر نیست. البته قبول دارم که گاهی اوقات رقابت شکل بد خودش را هم نشان می دهد. رقابت ناسالم شکل بد رقابت است اما رقابت ناسالم در بلند مدت نمی تواند یک استراتژی موفق برای موفقیت باشد. حتی بچه ها هم با بچه دیگری که اسباب بازیش رامی دزدد بازی نمی کنند. شما با مشتری که تاآخرین قطره منافع را برای خودش گذاشته دوباره مذاکره و معامله نمی کنید. ضمن اینکه کسانی که تمام وقت خود را در رقابت صرف تقلب می کنند مهارتها و توانمندی های خودشون را رشد نمی دهند به همین دلیل در بلند مدت نمی توانند برنده رقابت باشند. پس بگذارید دوباره تاکید کنم که تقلب می تواند در کوتاه مدت یک استراتژی برای برد باشد اما در بلندمدت نمی تواند موفقیت ما را در رقابت تضمین کند. پس باید تاکید کنم که ما از لحاظ کلمه های که برای رقابت بکار می بریم باید دقت کنیم.